دولت سیزدهم با اجرای راهبرد بیاثرسازی تحریمها توانست در طول فقط یک سال، کارنامهای مشابه آنچه برجام بر صادرات نفت ایران و جذب سرمایهگذاری خارجی برجای گذاشت را ثبت کند.
برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) یک توافق بر سر برنامه هستهای ایران بود که در تاریخ 14 ژوئیه سال 2015 بین ایران و گروه 1+5 (چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا و آمریکا به علاوه آلمان) به امضا رسید و در 16 ژانویه سال 2016 اجرایی شد.
دولت تدبیر و امید در ایران معتقد بود که از مسیر مذاکره و توافق با آمریکا میتوان با رفع تحریم، علاوه بر افزایش صادرات نفت و درآمدهای نفتی، سرمایهگذاری کلانی را نیز جذب پروژههای کلان و توسعه اقتصادی کشور کرد، رویایی که خیلی زود در می سال 2018 با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها بر باد رفت.
اما آیا برجام در دوره کوتاه حیات خود توانست دو هدف راهبردی دولت ایران در «افزایش فروش نفت» و «جذب سرمایهگذاری خارجی» را محقق کند؟ با استناد به گزارش نهادهای معتبر بینالمللی سعی میکنیم به صورت دقیقتر به این پرسش پاسخ دهیم.
در دوره اجرای برجام، زیرساخت دور زدن تحریمها از بین رفت
طبق آمار اوپک (تصویر 1) صادرات نفت ایران قبل از روز پذیرش برجام حدود یک میلیون بشکه در روز بوده است. با پذیرش و اجرای برجام، میزان صادرات نفت ایران به 2 میلیون بشکه در روز افزایش یافت و یک امتیاز مثبت را در کارنامه برجام ثبت کرد.
اما برجام یک هزینه پنهان نیز در «دوره اجرای خود» بر جریان صادرات نفت ایران تحمیل کرد که اثر منفی آن بعد از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها نمایان شد. همانطور که در تصویر 1 مشاهده میشود، بعد از خروج آمریکا از برجام، سطح صادرات نفت ایران به یک میلیون بشکه سابق برنگشت بلکه به کمتر از 100 هزار بشکه کاهش یافت.
در واقع در بازه زمانی اجرای برجام، به دلیل تعلیق موقت تحریم فروش نفت، ایران به صورت رسمی نفت خود را صادر میکرد و بدین ترتیب تمامی زیرساختهای دور زدن تحریمها در این دو سال از بین رفته یا افشا شد. این موضوع سبب شد با بازگشت تحریمها، ایران نتواند همانند سابق به راحتی تحریمها را دور بزند و آمریکا با یک امضا بتواند تمامی انتقاع اقتصادی ایران از برجام را از بین ببرد.
تصویر 1
بررسی هزینه و فایده برجام در صادرات نفت ایران زیر ذرهبین اوپک
به بیان دیگر برجام یک فایده و یک هزینه برای صادرات نفت ایران داشت، فایده آن «تعلیق موقت تحریمها و افزایش فروش نفت» و هزینه آن «از بین رفتن زیرساخت دور زدن تحریم و افت بیش از حد فروش نفت» ایران بود. در مجموع میانگین صادرات نفت ایران، تحت تاثیر این دو عامل مثبت و منفی به 1.1 میلیون بشکه در روز رسید، رقمی که پیش از امضای برجام نیز صادر میشد.
طبق آمار اوپک هزینه و فایده برجام در صادرات نفت ایران سر به سر شد و آن دره تمامی فواید آن قله را از بین برد (تصویر 2). بدین ترتیب تنها دستاورد برجام بر جریان صادرات نفت ایران این بود که نمودار فروش نفت را از حالت خطی به حالت سینوسی با همان میانگین حدود 1 میلیون بشکه تغییر داد و سرجمع تاثیر قابل توجهی بر صادرات نفت ایران نداشت.
تصویر 2
افزایش صادرات نفت و جهش خیرهکننده صادرات میعانات گازی در دولت سیزدهم
در حال حاضر طبق آمار اوپک، دولت سیزدهم نیز بدون برجام رقم صادرات نفت را به حدود یک میلیون بشکه در روز رسانده است. طبق آخرین گزارش ماهانه اوپک (تصویر 3)، تولید نفت ایران در 7 ماهه نخست سال 2022، معادل 2.546 میلیون بشکه در روز بوده است.
تصویر 3
همچنین طبق آخرین گزارش سالانه اوپک (تصویر 4)، توان عملیاتی پالایشی ایران نیز 1.691 هزار بشکه در روز است. با تفریق توان پالایشی ایران از میزان تولید نفت، رقم صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم محاسبه میشود که معادل 855 هزار بشکه در روز است.
تصویر 4
همچنین در دولت سیزدهم میزان صادرات میعانات گازی ایران از عدد ناچیز 7 هزار بشکه به 240 هزار بشکه افزایش یافت و بدین ترتیب مجموع صادرات نفت و میعانات گازی ایران را به بالای یک میلیون بشکه در روز رساند، عددی که با صادرات نفت ایران تحت تاثیر آثار مثبت و منفی برجام معادل است.
بدین ترتیب دستاورد برجام در صادرات نفت با همه خوبیها و بدیهایش معادل میزان نفتی است که در دولت سیزدهم و همچنین قبل از روز پذیرش برجام به فروش میرفت و اعداد و ارقام نشان میدهد که برجام دستاورد ملموسی بر افزایش فروش نفت ایران نداشت.
جذب سرمایهگذاری خارجی در دولت سیزدهم به پیک دوره اجرای برجام رسید
حال به بررسی این سوال میپردازیم که آیا برجام دستاوردی در «جذب سرمایهگذاری خارجی» داشته است؟ طبق آمار مؤسسه آموزش و تحقیقات سازمان ملل متحد (UNCTAD) در تصویر 5 بیشترین میزان جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران در دوره اجرای برجام، در سال 2017 با میزان حدود 5 میلیارد دلار رقم خورد.
میانگین سرمایهگذاری خارجی در طول دوره حیات برجام معادل 3.6 میلیارد دلار بوده است.
تصویر 5
همچنین طبق آمار سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران، میزان جذب سرمایهگذاری در سال اول دولت سیزدهم بیش از 4.8 میلیارد دلار بوده است و نسبت به سال آخر دولت دوازدهم دو برابر شده است (تصویر 6).
تصویر 6
در نتیجه میزان جذب سرمایهگذاری خارجی در سال اول دولت سیزدهم از میانگین دوره اجرای برجام بیشتر بوده و تقریبا معادل بهترین رکورد جذب سرمایهگذاری خارجی در سال 2017 بوده است.
این موضوع نشان میدهد ظاهرا همانطور که میتوان بدون برجام رقم صادرات نفت را افزایش داد و میتوان رقمی معادل بیشینه سرمایهگذاری خارجی در دوره اجرای برجام را نیز جذب کشور کرد.
مقایسه عملکرد دولت روحانی و رئیسی در حوزه «صادرات نفت ایران» و «جذب سرمایهگذاری خارجی» از این جهت حائز اهمیت بود که این دو دولت، دو راهبرد متفاوت را در مواجهه با تحریمها در پیش گرفتند. راهبرد دولت روحانی در «مذاکره با آمریکا برای رفع تحریم» خلاصه میشد و راهبرد دولت رئیسی بر «بیاثر کردن تحریمها» متمرکز شده است.
هر چند تاکنون فقط یک سال از دولت رئیسی گذشته است و هنوز باید فرصت بیشتری برای به نتیجه رساندن ایدههای دولت در بیاثر کردن تحریمها داد، اما همانطور که مشاهده میشود دولت سیزدهم توانسته در این دو مولفه مهم به سطح عملکرد برجام دست یابد.