اطلاع فوری از آخرین برنامه‌های جدال

پریسا نصرآبادی

پریسا نصرآبادی

تحلیگرسیاسی و عضو سردبیری جدال

فهرست مطالب

ولادی‌وستوک، منادی حرکت به سوی جهان چندقطبی

مقدّمه

با نگاهی اجمالی به وضعیت ملتهب جهان، به روشنی می‌‌بینیم که گذار پر شتاب از نظم تک‌قطبی به یک نظم چندقطبی، تنها ابعاد امنیتی- سیاسی جدیدی در نظم بین الملل به همراه ندارد و از بُعد اقتصادی نیز، تغییرات مهمی در ساختار اقتصادی جهان حال رخ دادن است. از جمله‌ی مهم‎ترین این تغییرات، شکل‌گیری و تقویت اتحاد و همکاری‎های منطقه‌ای، رویکردهای نوین به امر توسعه در کشورهای جنوب جهانی، افزایش تبادلات غیردلارپایه، و نیز تلاش دولت‌ها برای کاهش وابستگی اقتصادهایشان به دلار است. درواقع شاید بتوان این‌گونه مسأله را صورتبندی کرد که این دگرگونی‌های اقتصادی، زمینه‌ها و بنیان‌های مادّی تغییرات سیاسی و امنیتی رو به ظهور است.

سال‌هاست که صحبت از این موضوع می‌شود که تمرکز در سیاست و اقتصاد جهانی به سمت آسیا تغییر کرده و برای روسیه نیز توسعه‌ی روابط با آسیا یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی بوده است. این مسأله پس از آغاز عملیات ویژه‌ی روسیه در اوکراین و افزایش تنش‌ها بین روسیه و بلوک ناتو اهمیت مضاعفی برای مسکو پیدا کرده است، چرا که اولاً به نظر می‌رسد رابطه‌ی بحرانی روسیه و غرب به نقطه‌ا‌ی غیرقابل بازگشت رسیده، و ثانیاً این واقعیت عیان شده که متّحدان و دوستان روسیه، چنان که در سند استراتژی امنیت ملّی روسیه در سال ۲۰۲۱‌آمده است، غالباً کشورهایی هستند که در بلوک غیرغرب و شرق جغرافیایی قرار دارند. به ویژه با نگاه به تحریم‌های گسترده‌ای که غرب از فوریه‌ی سال جاری به بعد علیه روسیه وضع کرده است، این غالباً کشورهای شرق و بلوک غیرغرب بوده‌اند که با به رسمیت نشناختن این تحریم‌ها، به تاب‌آوری اقتصادی روسیه کمک شایانی کرده اند. از این رو توسعه روابط با منطقه‌ی آسیا برای روسیه از اهمیت راهبردی برخوردار است.

ولادی‌وستوک، منادی حرکت به سوی جهان چندقطبی02

پیش از ورود به بحث اصلی ذکر یک نکته‌ی دیگر خالی از لطف نیست که به موازات نشست مجمع اقتصادی ولادی‌وستوک، مانور نظامی- استراتژیک ووستوک ۲۰۲۲ نیز از ۱-۷ سپتامبر تحت رهبری ستاد کل نیروهای مسلّح روسیه برگزار شد و کشورهای چین، هند، قرقیزستان، قزاقستان، تاجیکستان، آذربایجان، ارمنستان، بلاروس، مغولستان، نیکاراگوئه، لائوس، الجزایر و سوریه در این مانور روسیه را همراهی کردند. در این مانور بیش از ۵۰ هزار سرباز و بالغ بر ۵۰۰۰ جنگ‌افزار از جمله صدها جنگنده و ده‌ها ناو جنگی شرکت داشتند.

 

مجمع اقتصادی ولادی‌‌وستوک چیست؟

ولادی‌وستوک مرکز استان پریمورسکی، مشهورترین و بزرگ‌ترین بندر روسیه در مجاورت اقیانوس آرام است. این شهر بر بلندترین نقطه‌ی جزیره‌ی شاخ طلایی و نزدیک مرز روسیه با چین و کره‌ی شمالی قرار گرفته و تاریخاً پایگاه اصلی ناوگان روسیه در اقیانوس آرام بوده است.

«مجمع اقتصادی شرق(EEF)» یکی از ابتکارات اقتصادی روسیه برای جلب همکاری‌های منطقه‌ای در شرق آسیاست که از سال ۲۰۱۵ آغاز به کار کرده است و در کنار «مجمع اقتصادی بین‌المللی سن‌پترزبورگ» که به «داووس روسی» مشهور است و از سال ۱۹۹۷ سالیانه در سن‌پترزبورگ برگزار می‌شود، از مهم‌ترین اقدامات روسیه برای جلب همکاری‌های اقتصادی منطقه‌ای و بین‌المللی به شمار می‌رود. اهمیت این نشست‌های اقتصادی آن‌جا روشن می‌شود که به حجم قراردادهای تجاری و توافقات حول پروژه‌های توسعه‌محور مشترکی که ذیل این مجامع اقتصادی شکل می‌گیرد نگاه کنیم و توجه داشته باشیم که روسیه، علی‌رغم درگیری در یک عملیات نظامی با ارتش ناتو در شرایط کنونی، برگزاری این نشست‌ها را به تعویق نینداخته و طبق روال، با برگزاری نشست سن‌پترزبورگ در ماه ژوئن سال جاری و نشست ولادی‌وستوک در ماه سپتامبر، گسترش برنامه‌های اقتصادی خود را پیگیری کرده است.

ولادی‌وستوک، منادی حرکت به سوی جهان چندقطبی03

مجمع اقتصادی شرق نیز با حضور قریب به ۵۰ کشور از ۵ تا ۸ سپتامبر ۲۰۲۲ در ولادی‌وستوک روسیه برگزار شد. این مجمع سهم قابل توجهی در ایجاد روابط تجاری بین روسیه و کشورهای منطقه‌ی آسیا و اقیانوسیه و همچنین جذب جریان‌های سرمایه‎گذاری و نوآوری‌های تکنولوژیکی، و بررسی دقیق‌تر پتانسیل‌های اقتصادی و اجتماعی غنی در شرق دورِ روسیه داشته است.

عنوان اصلی نشست امسال نیز کاملاً متناسب با تحوّلات جاری بین‌المللی «به سوی یک جهان چندقطبی» نام گرفته بود و سازمان‌دهندگان این انجمن نیز ابراز امیدواری کردند که نظم تک‌قطبی کهنه، با نظم جهانی جدیدی مبتنی بر اصول اساسی عدالت و برابری جایگزین خواهد شد که حقوق دولت‌ها و ملّت‌ها را در مسیر توسعه‌ی مستقل خود به رسمیت می‌شناسد. آن‌ها که به شکل‌گیری جهان چندقطبی امیدوارند، بر این باورند که در منطقه‌ی آسیا و اقیانوسیه، مراکز قدرتمند سیاسی و اقتصادی در حال تکوین هستند که در روند تغییر نظم بین‌المللی، به عنوان نیروی محرکه‌ی این گذار عمل می‌کنند.

محورهای اساسی سخنرانی پوتین چه بود؟

ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه هرساله در نشست ولادی‌وستوک حضور داشته و امسال نیز سخنرانی مفصّل و مهمی در این مجمع ایراد کرده است. صحبت‌های پوتین حاوی سرفصل‌های بسیار کلیدی و جزئیات قابل توجهی بود که با توجه به مختصات ویژه‌‌ی اوضاع جاری بین‌المللی، چشم‌انداز پیش‌روی روسیه و نگاهی که به آینده‌ی مناسبات بین‌المللی دارد را روشن‌تر می‌کند. پوتین در کلیات سخنان خود اشاره کرد که برنامه‌ی «مجمع اقتصادی شرق»، شامل بحث در مورد پروژه‌ها و ابتکاراتی است که برای توسعه‌ی مناطق خاور دور روسیه و تقویت همکاری در روابط تولیدی و توسعه‌ی زیرساختی با کشورهای آسیا و اقیانوسیه، که هر دو از شرکای قدیمی و سنتی روسیه اند، بسیار مهم هستند. پوتین نشست ولادی‌وستوک را فرصت مغتنمی دانست که بار دیگر به شکل جمعی وضعیت اقتصاد جهانی مورد بررسی قرار بگیرد و در مورد روندها و مخاطرات اصلی و بالقوه در مسیر تکوین جهان چندقطبی تبادل نظر شود.

 

محورهای اصلی سخنرانی پوتین

۱- تغییر نظم جهانی و تبیین صریح موقعیت روسیه در این نظم نوین

یکی از محورهای بسیار مهم سخنان ولادیمیر پوتین در نشست ولادی‌وستوک، تشریح مختصات دوران گذار از نظم تک‌قطبی به یک نظم چندقطبی در نظام بین‌الملل است. او به صراحت بیان کرد که غرب در تلاش است تا نظمی تاریخ‌گذشته را حفظ کند که فقط برای اقلّیتی از کشورهای بلوک غرب مطلوب است؛ نظمی که برمبنای قوانینی تعیّن پیدا کرده که قاعدتاً بسته به زمانه و اقتضائات هر دوره باید تغییر کند، اما کشورهای غربی تنها زمانی که منافع‌شان ایجاب کرده باشد، در این نظم دست برده و آن را مطابق با دستور کار و نیازهای انحصاری خود تنظیم کرده‌اند.

اما پوتین می‌گوید که سراسر نظام روابط بین‌الملل در دوره‌ی اخیر دستخوش تغییرات غیرقابل برگشت یا به بیان او «تکتونیکی» شده است. این توصیف به روشنی درک پوتین از این دگرگونی‌ها را به نمایش می‌گذارد؛ چرا که مسأله‌ی گذار به یک نظم بین‌المللی نوین را با تغییرات زمین‌شناختی بر اثر تنش و کرنش‌های متعدّد در ساختار پوسته‌ی زمین تشبیه می‎کند. کشورهای قدرتمند نوظهور و نیز منطقه‌های مختلف در سرتاسر جهان، به ویژه در منطقه‌ی آسیا-اقیانوسیه، اکنون نقش بسیار پررنگی در اقتصاد جهان ایفا می‌کنند. این کشورها، به مثابه مراکز جدید رشد اقتصادی و فناوری ظهورکردند و منابع انسانی، سرمایه و تولید را جذب کرده‌اند.

پوتین تأکید می‌کند: «روسیه یک کشور مستقل است. ما همیشه ضمن پیگیری یک سیاست مستقل، از منافع ملی خود محافظت خواهیم کرد و نیز از این کیفیت در میان شرکای خود که اعتماد و نگرش مسئولانه‌ی خود را در مسیر همکاری‌های تجاری، سرمایه‌گذاری و سایر همکاری‌ها طی سالیان متمادی نشان داده اند، قدردانی می‌کنیم. هما‌ن‌طور که مستحضرید، منظور من از «شرکای ما»،کشورهای آسیا و اقیانوسیه است.»

نکته‌ای که پوتین در صحبت‌های خود برجسته می‌کند این است که تحریم‌ها را به عنوان نمونه‌ای از اقدامات برتری‌جویانه و ستمگرانه‌ علیه کشورهایی که به زعم بلوک غرب نافرمانی می‌کنند، محکوم می‌کند و به صراحت می‌گوید که این آمریکاست که برهم‌زننده‌ی نظم اقتصادی جهان است. درحالی‌که آمریکا، انگلیس و اتحادیه اروپا با بحران اجتماعی و اقتصادی روبه‌رو هستند، رهبران این کشورها نیازهای مردمانشان را نادیده می‌گیرند و می‌خواهند کشورهای دیگر را از طریق تحریم‌ها منزوی کنند. او اما ادامه می‌دهد که «منزوی کردن روسیه در وضعیت کنونی غیرممکن است؛ مسکو به تقویت امنیت در بخش صنایع و اقتصاد خود ادامه می‌دهد و به خوبی با تهاجم اقتصادی، مالی و فناوری غرب کنار می‌آید». پوتین تصریح می‌کند که «من در مورد یک تجاوز واقعی صحبت می‌کنم».

ولادی‌وستوک، منادی حرکت به سوی جهان چندقطبی04

در خصوص مشروعیت بین‌المللی تحریم‌ها نیز، پوتین بیان می‌کند که اکثریت مطلق کشورهای آسیا و اقیانوسیه منطق مخرب تحریم‌ها را رد می‌کنند. روابط تجاری آن‌ها بر مزیت متقابل، همکاری و استفاده مشترک از ظرفیت‌های اقتصادی روسیه به نفع شهروندان این کشور متمرکز است. این امر مزیت رقابتی عظیمی برای کشورهای منطقه و تضمینی برای توسعه‌ی پویای بلندمدت آن‌ها است که برای مدت طولانی با سرعت بیشتری نسبت به میانگین جهانی در حال رشد بوده است.

 در خصوص موقعیت ویژه‌ای که روسیه در این برهه در آن به سر می‌برد، پوتین به روشنی می‌گوید: «مطمئن هستم که فدراسیون روسیه از ۲۴ فوریه (شروع عملیات نظامی در اوکراین) تا کنون (اجلاس ولادی‌وستوک) نه تنها چیزی از دست نداده، که دستاورد بسیار مهمی نیز داشته، و آن تقویت حاکمیت روسیه است. پوتین بار دیگر تصریح می‌کند که روسیه خصومت‌ها را در اوکراین آغاز نکرد، بلکه این وضعیت پرتنش، در سال ۲۰۱۴ و توسط جریان‌های سیاسی مشخّصی درون حکومت اوکراین آغاز شد که به دنبال نسل‌کشی مردم خود در دنباس بودند. بنابراین «این وظیفه و دِینی بر گرده‌ی ما بوده که به ساکنان دُنباس کمک کنیم و تا به آخر نیز، آن را انجام خواهیم داد».

 

۲- نفی استعمار تاریخی و بی‌وقفه‌ی بلوک غرب

در این سخنرانی، پوتین صراحتاً روسیه را به عنوان جزئی از مجموعه‌ی اوراسیا تعریف می‌کند و نه به مثابه کشوری درمنظومه‌ی غرب. او می‌گوید که «اوراسیا» دیگر نمی‌پذیرد که به عنوان «موضوعی برای استعمار در دستور کار اروپای متمدن» قرار داشته باشد، بلکه می‌خواهد دوباره به عاملی موثر و تصمیم‎گیرنده در سیاست جهانی بدل شود. «بسیاری از کشورهای اروپایی در جهان امروز همچنان به عنوان استعمارگر عمل می‌کنند، دقیقاً به همان‌گونه که در دهه‌ها و قرن‌های گذشته عمل می‌کردند. اما شاهد آن بوده‌ایم که کشورهای در حال توسعه باز هم به سادگی فریب خورده اند و همچنان فریب می‌خورند». این یکی از مهم‌ترین فرازهای سخنان پوتین در این نشست بوده که صراحتاً بر ضرورت خودآگاهی جمعی بلوک غیرغرب، برای مقاومت و مقابله‌ی موثّر علیه استعمارگری و دست‌درازی‌های امپریالیستی بلوک غرب در دورانی که پیش روی مردمان جنوب جهانی است، تأکید می‌گذارد.

او می‌ افزاید که افزایش بهای کالاهای اساسی در بازارهای جهانی یک تراژدی واقعی برای اکثر فقیرترین کشورهای جهان است که با کمبود مواد غذایی، انرژی و سایر اقلام حیاتی مواجه هستند. در حالی که در سال ۲۰۱۹، طبق گزارش سازمان ملل، ۱۳۵ میلیون نفر در جهان با ناامنی غذایی حاد مواجه بوده‌اند، اکنون تعداد آن‎ها ۲.۵ برابر افزایش یافته و به ۳۴۵ میلیون نفر رسیده است. فقیرترین کشورها به‌طور کامل دسترسی به ضروری‌ترین مواد غذایی را از دست داده‌اند، زیرا کشورهای توسعه‌یافته در حال خرید کل عرضه در بازارهای جهانی هستند و همین امر باعث افزایش شدید قیمت‌ها می‌شود.  

ولادی‌وستوک، منادی حرکت به سوی جهان چندقطبی05

پوتین همچنین بر نقش آشکار دولت‌های قدرتمند غربی در ایجاد بحران غذا و قحطی مصنوعی در کشورهای پیرامونی انگشت می‎گذارد و از واقعیتی دهشتناک پرده برمی‌دارد که نشان می‌دهد تمام غلات صادر شده از اوکراین، تقریباً به طور کامل، به مقصد اتحادیه‌ی اروپا رفته است و نه به کشورهای در حال توسعه و فقیر. او تأکید می‎کند که «من با رهبران کشورهای آفریقایی ملاقات کرده و به آنها قول دادم که تمام تلاش خود را برای حفظ منافع آن‌ها انجام خواهیم داد و صادرات مواد غذایی به این کشورها را تسهیل خواهیم کرد. ما به قولی که دادیم عمل کردیم و به همراه دولت ترکیه مکانیزمی برای صادرات غلات اوکراین با اولویت کشورهای فقیر ایجاد کردیم؛ تکرار می کنم، برای کمک به فقیرترین کشورها! اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ تنها دو کشتی حامل غلات، تحت برنامه‌ی جهانی غذای سازمان ملل به کشورهای فقیر تحویل داده شده است! – تاکید می‌کنم- فقط ۲ کشتی از مجموع ۸۷ کشتی یعنی تنها ۶۰ هزار تن از ۲ میلیون تن غذا را به مقصد کشورهای فقیر حمل کرده‌اند. این فقط ۳ درصد از مجموع رقمی است که می‌بایست به کشورهای در حال توسعه برسد.

بدیهی است که با این رویکرد، ابعاد مشکلات غذایی در جهان افزایش خواهد یافت. متأسفانه، متأسفانه، این رویکرد کشورهای غربی می‌تواند منجر به یک فاجعه انسانی بی‌سابقه شود. چه بسا صادرکنندگان باید به فکر محدود کردن صادرات غلات و سایر مواد غذایی خود به مقصد کشورهای توسعه‌یافته باشند…».

ولادی‌وستوک، منادی حرکت به سوی جهان چندقطبی06

این آشکارترین جلوه‌ی استعمارگری قدرت‌های غربی است که نه فقط تمام منابع طبیعی و انسانی کشورهای پیرامونی را استثمار کرده و به تاراج برده‌اند، بلکه هم‌چون راهزنانی حرفه‌ای حتی غذای مردمان فقیر جنوب جهانی را نیز از آن خود می‌کنند. عملی که بارها در طول تاریخ انجام داده‌اند و با ایجاد قحطی‌های مصنوعی، میلیون‌ها انسان را در آسیا و افریقا و امریکای لاتین به کام مرگ فرستاده‌اند.

 

۳- جنگ اقتصادی غرب علیه غیرغرب

یکی دیگر از محورهای مهم سخنان پوتین، تأکید او بر ناکارآمدی تحریم‌های ستمگرانه‌ی غرب علیه روسیه و «اثر بومرنگی» آن بر کشورهای اروپایی است. به بیان او، «تب تحریم‌ها مانند کووید جهانگیر بوده اما بر خلاف تب کرونا، به این زودی از بین نمی‌رود و آسیب شدیدی به اقتصاد کشورهای توسعه‌یافته می‎‌زند». او بر این واقعیت انگشت می‌گذارد که رکود و تورّم در کشورهای توسعه‌یافته رکورد می‌شکند در حالی‌که تورّم در روسیه در حدود ۱۴ درصد است که با توجه به شرایط ویژه‌ای که بر این کشور حاکم است، نه فقط رقم معقولی است، که روندی کاهشی دارد: «من معتقدم که تا پایان سال نرخ تورّمی در حدود ۱۲ درصد خواهیم داشت و همان‌طور که بسیاری از کارشناسان ما پیش‌بینی می‌کنند، به احتمال زیاد در سه ماهه‌ی اول یا تا سه ماهه دوم سال ۲۰۲۳ به نرخ تورم هدف خواهیم رسید. برخی می‌گویند این رقم در حدود ۵ تا ۶ درصد خواهد بود. برخی دیگر می‌گویند به ۴ درصد کاهش خواهد یافت. خواهیم دید. در هر صورت روند مثبت است. در همین حال، بر همسایگان ما چه می‌گذرد؟ تورم در آلمان به ۷.۹ درصد، در بلژیک ۹.۹ درصد، در هلند به ۱۲ درصد، در لتونی ۲۰.۸ درصد، در لیتوانی ۲۱.۱ درصد و در استونی به ۲۵.۲ درصد رسیده و همچنان در حال افزایش است».

ولادی‌وستوک، منادی حرکت به سوی جهان چندقطبی07

پوتین غیرمستقیم شهروندان کشورهای غربی را مورد خطاب قرار می‎دهد و به آنان یادآور می‌شود که این آثار تورّمی  و سیاست‌های ریاضتی که از جانب دولت‌های غربی به شهروندانشان تحمیل می‌شود، برای مقابله با اثرات تحریم‌هایی است که به خودشان بازگشته و این تالی سیاست‌های مخرّب و سلطه‌جویانه‌ی این کشورهاست: «اروپا در آستانه‌ی نابودکردن دستاوردهای خود در ایجاد توانایی تولیدی، بهبود کیفیت زندگی مردم و ثبات اجتماعی-اقتصادی خود در کوره‌ی تحریم‌ها علیه کشورهای دیگر نظیر روسیه است و دارد پتانسیل‌های خود را به خاطر وحدت بدنام یوروآتلانتیک که توسط واشنگتن هدایت می‌شود، از بین می‌برد. در واقع، این فداکاری برای حفظ سلطه‌ی ایالات متحده در امور جهانی است». پوتین هم‌چنین رویکرد ایالات متّحده در قربانی‌سازی برنامه‌ریزی‌شده‌ی اروپا را چنین تصویر می‌کند که «جای تعجب نخواهد داشت اگر در نهایت، جایگاه‌هایی که در حال حاضر چه در قاره‌ی اروپا و چه در بازارهای جهانی توسط کسب‌وکارهای اروپایی اشغال شده است، از جانب آمریکایی‌‌ها تسخیر شود؛ چراکه آنان بارها ثابت کرده‌اند که برای رسیدن به اهداف خود کوچک‌ترین تردیدی به خود راه نمی‌دهند و برای دنبال کردن منافع‌شان مرزی نمی‌شناسند».

پوتین با مقایسه‌ی وضعیت اقتصاد روسیه با اقتصاد کشورهای اروپایی، دولت‌های غربی را مسئول مستقیم این وضعیت اعلام می‌کند و می‌گوید که توانایی رقابتی شرکت‌های اروپایی رو به کاهش است، زیرا خود مقامات اتحادیه‌ی اروپا، ارتباط این شرکت‌ها را با کالاها و مبادی انرژی مقرون به صرفه و همچنین بازارهای تجاری قطع کرده‌اند: «در بهار، بسیاری از شرکت‌های خارجی با عجله خروج خود از روسیه را اعلام کردند و معتقد بودند که کشور ما بیش از دیگران متضرر خواهد شد. امروز، یکی پس از دیگری شاهد تعطیلی مراکز تولیدی در قلب اروپا هستیم که طبعاً یکی از دلایل اصلی آن قطع روابط تجاری با روسیه است». در مقابل، علی‌رغم تلاش‌های خارجی از سوی دولت‌های غربی، مجموع محموله‌های بنادر دریایی روسیه طی هفت ماه نخست سال جاری در همان سطح سال گذشته باقی مانده است؛ یعنی در حدود ۴۸۲ میلیون تن محموله که به نسبت سال گذشته که ۴۸۳ میلیون بوده، عملاً تغییر محسوسی نداشته است. به علاوه بازار ارز و مالی روسیه نیز تثبیت شده و روبل، با کمترین اثرپذیری از دلار و حداقل تنزّل ارزش، قدرتمندترین ارز جهان در سال جاری بوده است. نرخ تورم در حال کاهش است، و نرخ بیکاری کمتر از ۴ درصد محاسبه شده است. «اگرچه در برخی از بخش‌های اقتصادی، مناطق و بنگاه‌های انفرادی، به‌ویژه آن‌هایی که متکی به عرضه از اروپا هستند یا محصولات خود را در اتحادیه‌ی اروپا عرضه می‌کنند، شاهد مشکلاتی بوده‌ایم، اما این موانع به تدریج قابل رفع هستند». پوتین ابراز خرسندی می‌کند که «ارزیابی‌ها و پیش‌بینی‌های عملکرد اقتصادی ما که از جمله توسط بازرگانان روسیه ارائه شده، در حال حاضر خوش‌بینانه‌تر از اوایل بهار است».

۴- استعمارزدایی از اقتصاد کشورهای بلوک غیرغرب

محور قابل توجّه دیگری که در سخنان پوتین توجه را جلب می‌کند، برجسته کردن اهمیت سیاستگذاری‌هایی است که به کاهش اثرپذیری اقتصاد و تبادلات تجاری کشورهای غیرغربی از دلار می‌انجامد و به افزایش تبادلات تجاری و مالی درون بلوک‌های غیرغربی و نتیجتاً قدرتمندسازی ارزهای بومی این کشورها منجر می‌شود.

کاهش وابستگی به ارزهای خارجی غیرقابل اعتماد و در معرض خطر از نظر پوتین بسیار ضروری است و این‌که حتی متحدان ایالات متحده به تدریج دارایی‌های دلاری، معاملات و پس انداز دلاری خود را کاهش می‌دهند را نشانه‌ی مهمی بر این ضرورت می‌خواند: «در مقابل چشمان ما است که دلار، یورو و پوند استرلینگ به عنوان ارزهای مناسب برای انجام معاملات، ذخایر ارزی و تعیین بهای کالا‌ها، قابلیت خود را از دست داده‌اند». در همین راستا نیز خبر مهمی را اعلام نمود که شرکت روسی گازپروم و شرکای چینی آن تصمیم گرفته‌اند که در معاملات انرژی میان دو کشور ارزهای بومی را مبنا گرفته و به تراکنش‌های ۵۰-۵۰ به روبل و یوان روی آورند. نه تنها «غرب در موقعیتی نیست که بهای انرژی را به روسیه دیکته کند» و با قیمت‌گذاری دستوری، سقف معیّنی برای نفت و گاز روسیه تعیین کند، بلکه هم‌چنین نمی‎تواند به روسیه و شرکای او بگوید که با چه ارزی و از مسیر کدام مکانیزم‌ها می‌توانند با هم تبادلات مالی و تجاری داشته باشند.

 

۵- مولفه‌های توسعه‌ی غیرغربی در کشورهای پیرامونی و نیمه‌پیرامونی

زمانی که صحبت از نظم چندقطبی جهان و پیدایش و گسترش محمل‌های متفاوتی برای همکاری بین کشورهای جنوب جهانی می‌شود، یکی از مفاهیمی که محوریت دارد، توسعه‌ی زیرساخت‌ها در کشورهای پیرامونی و نیمه‌پیرامونی است. یعنی شکلی از توسعه که از اساس با توسعه‌ای که تاریخاً از سوی دولت‌های استعماری به مستعمرات و کشورهای تحت سلطه‌ی آن‌ها تحمیل شده تفاوت دارد. در نشست ولادی‌وستوک نیز طرح‌های مشخص و متنوّعی در راستای ایجاد یا نوسازی زیرساخت‌ها، امکانات اجتماعی، و ایجاد فضاهای عمومی در مناطق مختلف از شرق دور روسیه تا دیگر کشورهای آسیایی به بحث گذاشته شد.

پوتین در بخشی از سخنان خود به این مسأله اشاره می‌کند که روسیه تقریباً تنها کشوری است که از نظر منابع طبیعی کاملاً خودکفا است و خاور دورِ روسیه از این جهت نقشی اساسی دارد. این منطقه تامین‌کننده‌ی بسیار مهم نفت خام و گاز طبیعی، زغال سنگ، فلزات، چوب و منابع بیولوژیک دریایی برای بازار داخلی و شرکای خارجی روسیه است. او تصریح می‎کند که روسیه پیشاپیش از صنعت استخراج منابع کانی و زیرزمینی در برابر اقدامات غیردوستانه و در مقابل دولت‌ها و کمپانی‌های چندملیتی که هدفی جز استثمار ندارند، محافظت کرده و تنها شرکت‌هایی که صلاحیت آن‌ها به تأیید نهادهای ذی‌ربط قضایی رسیده، حق توسعه‌ی منابع طبیعی در روسیه را دارند. پایبندی روسیه بر توسعه‌ی محتاطانه و منطقی ثروت‌های طبیعی تحت سخت‌گیرانه‌ترین استانداردهای زیست محیطی صورت می‌گیرد: اولویت نخست این است که روسیه تا حد امکان تمام مواد خام استخراج شده را در داخل کشور پالایش کند. هم‌چنین روسیه هدف از استخراج مواد خام را صرفاً انتفاع اقتصادی و کسب درآمد نمی‌داند؛ بلکه از این صنایع در جهت تقویت حاکمیت این کشور، تضمین امنیت صنعتی، و توسعه‌ی مناطق مختلف استفاده خواهد کرد. به علاوه روسیه برنامه‌های مشخصی دارد که بر اکتشافات زمین‌شناسی و فرآوری مواد خام کمیاب (مانند تیتانیوم، منگنز، لیتیوم و نیوبیم) که در متالورژی، صنایع پزشکی و شیمیایی، میکروالکترونیک، هواپیماسازی و سایر صنایع استفاده می‌شود، و همچنین بر فن‌آوری‌های جدید ذخیره‌سازی و انتقال انرژی تمرکز ویژه‌ داشته باشد. «این موارد، پایه و اساس استراتژی تجدیدنظرشده‌ی روسیه برای توسعه‌ی صنایع مرتبط با منابع معدنی و طبیعی این کشور با افق برنامه‌ریزی گسترده تا سال ۲۰۵۰ خواهد بود».

پوتین هم‌چنین تشریح کرد که روسیه بنا دارد در جهت گسترش کریدورهای حمل‌ونقل، بر ایجاد زیرساخت‌های ترانزیتی شرق و توسعه‌ی کریدور بین‌المللی شمال-جنوب و بنادر حوزه‌ی دریای آزوف-دریای سیاه تمرکز کند که فرصت های بیشتری را برای شرکت های روسی برای ورود به بازارهای ایران، هند، خاورمیانه و آفریقا و البته برای تحویل متقابل از این کشورها باز خواهند کرد: «دولت نقشه‌های راه» مشخصی در دست دارد که به نحو منسجمی تلاش‌های خود را از نظر ضرب‌الاجل‌ها، ظرفیت برای شکستن تنگناها و ارتقای مرزها را هماهنگ کند. حجم کل حمل و نقل بار در طول این مسیرها و شریان ها تا سال ۲۰۳۰ می‌تواند حدود ۶۰ درصد رشد کند».

 

۶- منطقه‌گرایی و گسترش همکاری‌های منطقه‌ای

در این سخنرانی پوتین به کرّات بر این امر تأکید گذاشت که اقتصاد آسیا سریع‌تر از غرب در حال رشد است و این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت. در ۱۰ سال گذشته، تولید ناخالص داخلی کشورهای آسیایی در هر سال تقریباً ۵ درصد افزایش یافته است، در حالی که این رقم در جهان به طور میانگین ۳ درصد، در ایالات متحده ۲ درصد و در اتحادیه اروپا ۱.۲ درصد است. اما مهم‌تر این است که این روند ادامه یابد. این در نهایت به این نتیجه منجر خواهد شد که سهم اقتصادهای آسیایی در تولید ناخالص داخلی جهانی از ۱.۳۷ درصد در سال ۲۰۱۵ به ۴۵ درصد در سال ۲۰۲۷ خواهد رسید.

ولادی‌وستوک، منادی حرکت به سوی جهان چندقطبی08

از این رو چنان که پوتین تصریح می‎کند، برای روسیه مهم است که اقتصاد خاورِ دور روسیه نیز به موازات دیگر مناطق روسیه و همراه با دیگر اقتصادهای آسیا و اقیانوسیه رشد کند، و شرایط زندگی، درآمد و رفاه مردم این منطقه نیز بهبود یابد. دورنمایی که روسیه امیدوار است در سرتاسر اوراسیا، تحقّق یابد. در این چشم‌انداز، کشورهایی چون چین و روسیه  پیش‌قراول گذار به نظم جدیدی در نظام بین‌الملل شده‌اند تا روندی که محرومیت، تبعیض و بی‌عدالتی را سهم میلیاردها انسان در سه قارّه کرده و رفاه و کرامت انسانی را به انحصار «یک میلیارد طلایی*» درآورده، معکوس کنند. چنان‌که به صراحت نیز بیان کرده‌اند، چین و روسیه بنا دارند «نمونه‌ای از قدرت‌های جهانی مسئول و متعّهد را به نمایش بگذارند و جهانی که به سرعت درحال دگرگونی‌ست را در مسیر گذار به توسعه‌‌ای مثبت و پایدار رهنمون کنند». توسعه‌ای متفاوت از آن‌چه که بلوک استعماری غربی همواره برای جنوب جهانی تجویز کرده و جز جنگ و فقر و سیه‌روزی آورده‌ای نداشته است.







______________________________

*میلیارد طلایی: تمثیلی است که در ادبیات سیاسی نظریه‌پردازان روسیه در دهه‌های اخیر بسیار به کار می‌رود و به این امر اشاره دارد که ثروتمندترین بخش از جمعیت کره‌ی زمین عمدتاً در توسعه‌یافته‌ترین کشورها زندگی می‌کنند، و این انسان‌ها تمام آن‌چه برای یک زندگی امن و راحت لازم است را در اختیار و انحصار دارند. جمعیت این‌ مجموعه، یک میلیارد نفر است. شکاف میان کشورهای ثروتمند شمال جهانی و کشورهای فقیر جنوب جهانی بسیار عمیق است چرا که تاریخاً نظم سیاسی و نظام تقسیم کار بین‌الملل توسط قدرت‌های سرمایه‌داری جهانی چنان شکل گرفته که دولت‌های استعماری و امپریالیستی، مانع از رشد، توسعه و پیشرفت کشورها در سه قارّه‌ی آسیا، آفریقا و امریکای جنوبی می‌شوند. در چارچوب این تئوری، قدرت‌های بلوک غربی عمیقاً از جمعیت بیش از حد جهان، تغییرات زیست‌محیطی و کمبود منابع کافی هراس دارند، و از این رو به دنبال تحکیم هژمونی و گسترش سلطه‌ی خود بر باقی نقاط جهان هستند تا امکانات مادّی لازم برای تنها «یک میلیارد نفر» از جمعیت جهان که ساکن کشورهای توسعه‌یافته هستند را تضمین کنند.